نتایج جستجو برای عبارت :

نمک نشناس

خیلی شاکی بود
میگفت این برف وقت نشناس، شکوفه های گیلاسمو ازم گرفت، حالا باید یه سال دیگه وایسم تا ببینم درختم گیلاساش چه شکلی هستن!
درکش میکنم
آخه یه سالم تگرگ شکوفه های خرمالوی منو ازم گرفت
شکوفه های صورتیِ جوندارِ خرمالومو
همه رو ریخت رو زمین تو باغچه
تگرگِ وقت نشناس
در باور ایرانیان دوره ساسانی فرستادن یک کیسه نمک نشان از «وفاداری عهد» بود !
 
شاهان ایرانی هرگاه عهدی می‌بستند یا وعده‌ای می‌دادند همراه با نامه مهر‌کرده خود کیسه نمکی هم می‌فرستادند که نشانه وفای به عهد بود و ما ایرانیان هنوز به هرکسی که در حق ما بدی می‌کند میگوییم : نمک نشناس !
 
  
ریمیکس اهنگ فلک حسین عاشقی
متن اهنگ ای فلک نمک نشناس

دانلود اهنگ حسین عاشقی فلک ریمیکس
حسین عاشقی روزگار


تمام اهنگ هایه حسین عاشقی
اهنگ جدید حسین عاشقی 97

ریمیکس اهنگ ای فلک نمک نشناس
متن اهنگ ای فلک نمک نشناس حسین عاشقی
بخاطر آرامش خودم
 
- بخاطر آرامش خودم تا پایان سال پایان رفتن به دیار بزرگترین عزیر قدر نشناس تا کوچکترین عزیز قدر نشناس
 
- بخاطر آرامش خودم نرفتن در میهمانی ، تفریح ، سفر  و تمام جاهایی که آن عزیزان قدر نشناس و دل شکن هستند .
 
-- امیدورام محکم باشم و با ارامش کامل انجام دهم .
 
 
زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم
قیامت مشخص خواهد کرد
عزاداران واقعی مصیبات حضرات آل‌الله علیهم صلوات‌الله
چه کسانی بوده‌اند
فعلا که شیطان -انسان‌شناس- چه هنرمندانه توانسته است
این مایه‌ی وحدت را تبدیل به ابزار افتراق -ما شیطان‌نشناس‌ها- کند.
صدق الله العلی العظیم:
«إنه لکم عدو مبین»
من که با صاعقه ای می شکنم داس چرا؟!
بر دل از جور شما این همه آماس چرا ؟!
خود بارانم و تو پاک ترم می خواهی !
آب را غسل نده، اینهمه وسواس چرا ؟!
خسته ام، سنگ نزن، هی نشکن روح مرا!
شده ام عاشق یک آینه نشناس چرا؟!
گفته  بودی  که    تماشاگر   باغ    دلمی
لک شده دست تو از شاخه گیلاس چرا ؟!
از درختان دلم عشق بچین، نوبری است
فرصتی نیست بیا، کشتن احساس چرا؟...!
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!درد می زنند به جانَت.مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!در نهایت تنهایَت می گذراند.لطفاً به فرزندانتان،قدر شناس بودن را یاد دهید؛اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی
 
از نظر یک زن:
“بی عیب ترین” مرد دنیا پدرشه،
“زن ذلیل ترین” مرد دنیا برادرشه،
“خوش تیپ ترین” مرد دنیا پسرشه،
“مظلوم ترین” مرد دنیا پدر شوهرشه،
“قدر نشناس ترین” مرد دنیا دامادشه،
“خوشبخت ترین” مرد دنیا شوهر خواهرشه،
و “بدترین”، ”بی ریخت ترین”، ”بی عاطفه ترین“، ”بداخلاق ترین” مرد دنیا شوهرشه
ادامه مطلب
نمک نشناس ها بدانند:نقل شده اگر حضرت جعفر ع و حضرت حمزه ع بودند حق حضرت علی علیه السلام غصب نشده بود.*بلاتشبیه اگر سردار سلیمانی ۵۰ سال پیش سردار ایران بودند امروز بحرین استان ایران بود و مزدوران آل خلیفه مزاحم نوامیس شیعه نبودند.اگر ۸۰ سال پیش زمان رضا شاه ملعون بودند شوروی و انگلیس و آمریکا چند روزه ایران را اشغال نمی کردند.*اگر زمان قاجار بودند کشور های مختلف شمال ایران از کشور جدا نمی شدند.****سلبریتی هایی که امروز در امنیت کامل بدون یک شب
احتمالا یک روزی که دیر نیست و دور میفهمی زندگی ارزشش را داشته. ارزش همه ی بالا و پایین و ضجه زدن ها و به زوووور به چیزی رسیدن ها و از دست دادن ها را.
گفتم از دست دادن. از دست دادنی در این عالَم نیست جز اینکه در ازایش چیزی ارزشمندتر به غنیمت برداری؛ که تجربه این غنی ترینِ غنایم خلقت، آنقدر در دفتر دنیا به کارت خواهد آمد که روزی به تمام بیم و اضطرابش نگاه کنی و لبخندی نثار تمام آنچه پشت سر گذاشته ای بکنی از سرِ رضایت و شاید هم شوق.
دخترم، جانِ دلمِ،
جنگ اعصاب 
صبح به صبح بیدار 
تمام شب بی خواب
مغز بیمار 
خسته از جنگ، خسته از کار 
راه مرگ هر روز 
مسیر زندگیمان بود 
کارمان این است، مرگ تدریجی 
دود ماشین و، پیچ های پی در پی
خسته از تکرار، خسته از مردم 
حس تو این است، از همه عقب ماندی 
راه برگشتی نیست، پیر و بی هدف ماندی 
مرگ تلخ است اما 
راه دیگر چیست؟ 
جز به بیهودگی رفتن 
جز به روح خود را کشتن 
نه دگر قلب و، نه دگر احساس 
نه کمی عشق و، ذره ای اخلاص 
همه شان را کشتند، همه شان را بردند 
آنچه باق
خیلی وقتا با خودم میگم چرا این لطفو در حق این آدم میکنی؟ چرا داری از جون و دل برای کار یه نفر دیگه مایه میذاری در حالی که اون نمیبینه و شاید واقعا قدردانت هم نباشه؟! خیلی وقتا خودمو دعوا میکنم و زورم به خودم نمیرسه!
و یه موجود لجباز در من میگه: من کارمو درست انجام میدم، چون اینطوری خودم حس بهتری دارم، حالا اون فرد بخواد نمک نشناس باشه یا قدردان!
و همیشه هم میترسم که مورد سواستفاده قرار بگیرم، که بارها قرار گرفتم و خودم متوجه نشدم! 
انگار دوتا مو
دیشب با بابا دعوا کردم:( دعوا نکردیم ،فقط من دعوا کردم.
بعد یک هفته ی فوق العاده ای که داشتیم خرابش کردم، ولی از قصد نبود، از ترس بود فقط از اضطراب بود.
حدس میزدم که امروز دیگه بخواد بره شرکت واسه همین دیشب ازش خواستم با هم بریم، گفتم من به درسا و کلاس آنلاینم میرسم شمام به کاراتون ولی، قبول نکرد، فقط گفت منم قرار نیست جایی برم.
اینو گفت قاطی کردم:(  اون به خاطر من میخواست بازم نره ولی من قاطی کردم، چون خب اینجوری عذاب وجدان می‌گرفتم ، تا کی قرار
کرونا و این تعطیلیا حسابی اعصاب منو خورد کردنچند تا پروژه مو عقب انداختنمعلوم نیس شاید تا عید هم در حالت تعلیق باقی بمونناین آقای نمک نشناس هم که داره پیازداغ ماجرا رو زیاد میکنهگور پدر چینیای آشغال خورچند مدت پیش یه جوجه تیغی با کمک یکی از همسایه ها گرفتم ، بردیم آزادش کنیم تو راه بهم گفت میدونستی چینیا جوج میزنن؟گفتم مگه شما نمی زنی؟گفت منظورم جوجه تیغیهنگاه کردم به جوجه ههگفتم فک نکنماگفت مشکلی نیس و فیلمشو نشونم دادهمونجا نزدیک بود با
احتمالا یک روزی که دیر نیست و دور میفهمی زندگی ارزشش را داشته. ارزش همه ی بالا و پایین و ضجه زدن ها و به زوووور به چیزی رسیدن ها و از دست دادن ها را.
گفتم از دست دادن. از دست دادنی در این عالَم نیست جز اینکه در ازایش چیزی ارزشمندتر به غنیمت برداری؛ که تجربه این غنی ترینِ غنایم خلقت، آنقدر در دفتر دنیا به کارت خواهد آمد که روزی به تمام بیم و اضطرابش نگاه کنی و لبخندی نثار تمام آنچه پشت سر گذاشته ای بکنی از سرِ رضایت و شاید هم شوق.
دخترم، جانِ دلمِ،
جوش صورت چیست؟
جوش های صورت یکی از مزاحم ترین و وقت نشناس ترین چیزهایی هستند که ما را آزار می دهند اما با دانستن علت و درمان های مناسب این بخش به راحتی میتوان آنها را برطرف کرد.

جوش یک مشکل پوستی است که در اثر تجمع چربی در بخش های مختلف بدن از جمله صورت , قفسه سینه, شانه, گردن و... به صورت جوش های سریاه , جوش سر سفید و... رخ می دهد.
علت چیست؟
برخی جوش ها در دوران نوجوانی که معروف به جوش غرور جوانی هستند نمایان می شوند. اما به طور کلی عواملی هستند که پ
جوش صورت چیست؟
جوش های صورت یکی از مزاحم ترین و وقت نشناس ترین چیزهایی هستند که ما را آزار می دهند اما با دانستن علت و درمان های مناسب این بخش به راحتی میتوان آنها را برطرف کرد.

جوش یک مشکل پوستی است که در اثر تجمع چربی در بخش های مختلف بدن از جمله صورت , قفسه سینه, شانه, گردن و... به صورت جوش های سریاه , جوش سر سفید و... رخ می دهد.
علت چیست؟
برخی جوش ها در دوران نوجوانی که معروف به جوش غرور جوانی هستند نمایان می شوند. اما به طور کلی عواملی هستند که پ
 سلام
من یه مشکلی دارم، اونم اینه که همیشه توی زندگیم سعی کردم آدم درستی باشم، بیست و چند سال دارم، شغلی رو پیدا کردم، در زمینه تحصیل هم خدا رو شکر، منتهی داستانی که هست اینه که راستش اولا من با اطرافیانم عمیقا احساس صمیمیت ندارم قلبا.
یعنی دوست ندارم کاری رو که بعد از کلی سختی بهش رسیدم، یعنی خدا بهم داده، به کسی بگم فوت و فنش رو که یاد بگیره غریبه یا آشنا.
از طرفی هم من همیشه سعی میکنم رفتارم رو بررسی کنم که اگر مشکلی دارم برطرفش کنم، واسه خا
بازی دیشب یک برد تمام عیار بود، یک لذت جوشان درون رگ‌های ایران،یک امید در اوج ناامیدی!
یوزپلنگان ما دیشب یک گل از قهرمان جام ۲۰۱۰ خوردند و یک لایی به قهرمان جهان زدند! برای نگه داشتن یک توپ درِ دروازه زمین خوردند تا زمین نخوریم و با افتخار به خود ببالیم.
دیشب همه اشک شدیم و چکه‌چکه باریدیم،نه چون باخته بودیم، چون در این باخت بازنده نبودیم!
القصه دیشب تمام بچه‌های ایران بدون آفساید،بدون خطای هَند گل شدند،در اوج به وسط دروازه‌ی قلب ما خوردن
دیشب توی کودک شو یه سوال از بچه پرسیدن که کجا احساس بهتری داره بره، زنه جواب داد خونه خانواده من، مادر من، قیافه مرده هم جوری بود که نمیخواست مخالفت کنه چون حوصله اعصاب خوردی بعدیش رو نداشت و حس میکردم زنه خیلی دوست داره سلطه گری کنه و مرده اجازه داده بوده زنه اینطور رفتار کنه...
وقتی جواب به بچه رسید گفت خونه عمه م ...
 
وقتی دوربین از بچه برگشت پیش پدر مادر، زنه با لحن تحقیر آمیزی گفت آره عمه ش راننده مهد کودکه واسه این میخواد بره پیش اونا
 
این
هنوز دقایقی از خروج نگهبان نگذشته بود که درب اتاق دوباره باز شد و او به همراه عده ایی دوباره به داخل برگشت. مردی همراهش بود که با صدای بلند با او مرافعه می کرد و اصرار داشت که جنازه مرده اش را بدون نامه از سرد خانه ببرد. نگهبان هر چه به او می گفت که باید نامه بیاورد، زیر بار نمی رفت و با متشنج کردن اوضاع سعی داشت که حرفش را به کرسی بنشاند. صدایش دو رگه بود و تکه کلامی در حرفهایش داشت که : " عجب آدم بلا نسبتی هستیا! "
زنی هم همراهش بود که مدام گریه و ز
دلم میخواد از ذهن تمام کسایی که منو میشناسن پاک میشدم. دلم میخواد هیچکس منو نشناس. میشدم یه ناشناس.یه غریبه برای همه. اصلا محو میشدم. اصلا هیچکس منو نمیدید. نه که الان فکر کنی دورم شلوغ هست ها. نه الانم پرنده پر نمیزنه اما ادمهایی که با من آشنا هستن ـ نه ادمهای نزدیک ـ همیشه منو تحقیر کردن. همیشه از بالا نگاه کردن. دلم میخواد هم من فراموششون کنم هم اونها. هیچ نشانه ای از آشنایی نباشه. فرقی نمیکنه تو چه جایگاهی. هم کلاسی ، استاد یا یکی از اعضای فام
 بسم رب الفاطمه الزهرا
گاهی از اینکه شما را مادر خطاب میکنم ازینکه هی خودم را به شما منسوب میکنم ازینکه با پررویی تمام اسم خودم را دختر بی بی گداشته ام ازین دست بالا گرفتن خودم ...میخواهم بمیرم،بمیرم بابت این جسارت
من از کجا؟دختری شما از کجا؟
من غبار قدم فضه تان هم نیستم مادر جان چه برسد به دختر شما!!!
 
وقتی به شما می‌اندیشم، از دست‌های تهی خویش شرمسار می‌شوم و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفته‌ام است، آرام‌آرام می‌شکند و بر پهنای
 بسم رب الفاطمه الزهرا
گاهی از اینکه شما را مادر خطاب میکنم ازینکه هی خودم را به شما منصوب میکنم ازینکه با پررویی تمام اسم خودم را دختر بی بی گداشته ام ازین دست بالا گرفتن خودم ...میخواهم بمیرم،بمیرم بابت این جسارت
من از کجا؟دختری شما از کجا؟
من غبار قدم فضه تان هم نیستم مادر جان چه برسد به دختر شما!!!
 
وقتی به شما می‌اندیشم، از دست‌های تهی خویش شرمسار می‌شوم و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفته‌ام است، آرام‌آرام می‌شکند و بر پهنای
سکانس اول:
به دور و برم که نگاه می کنم پره از آدم. ولی هیچکی رو نمی بینم بجز یه تعداد مشخصی که فاصله شون با من زیاده
و از همین فاصله می تونم مهربونی‌شونو حس کنم.
شنیدی میگن فالور فیک؟ یا ممبر آفلاین؟
این اصطلاح تو دنیای واقعی هم کاربرد داره. بعضی وقت ها دور و برمون پره آدم فیکه. هستن هاا اما مثه اینه که نیستن! هستن ولی سین نمی کنن لایک هم نمی کنن! فقط سیاهی لشکرن 
سکانس دوم:
تلپاتی های زیادی با هم داشتیم. خاطرات زیادی نداریم اما همون چندتا خاطره ا
سلام
انسان یک چیزی است توی مایه های بنی اسرائیل اولهای سوره بقره. تازه خیلی خوب که باشد و فخر خدا به ملائکه را توی داستان خلقت قبلش گفته باشند ..انسان می شود یک موجود نمک نشناس بهانه گیری مثل همین بنی اسرائیل....حالا هی راه دور نروم که بچه های ننر توقعی فلان و بهمانم دقیقا به کی رفته اند....همه مان دقیقا انسانیم
یک ماه آزگار که مهمان خود خدا بوده باشیم و نفس و خواب و همه چیزمان عبادت شمرده شده باشد و شیطان هم دست و پایش رویمان بسته شده باشد...همچین
یک جوری زمین خوردم که همه‌ی بدنم درد میکند. یکی با تمام قدرت میخواست مرا زمین بزند. چند سال است همه‌ی توانم را جمع کرده‌‌ام. برای همچین روزی. که اگر خواستم زمین بخورم یا اصلا خوردم ! دوباره بلند شوم و با تمام توان به دویدن ادامه بدهم. همین چندروز پیش حول و هوش ظهر بود که لابلای دویدن‌هایم؛ یکی چنگ انداخت به شانه‌هایم و داشت مرا زمین میزد. میدانستم هر چه فریاد بزنم کسی برای کمک نمی‌آید. فریاد نزدم. خودم بودم و کابوس‌هایم. خودم بودم و تنها
جدیدا به این نتیجه رسیدم که عامل اصلی مجرد موندن من همین میلاده... آره میلاد داداشم! چرا؟ خب وقتی برف میاد از سرکار خسته میاد خونه و میبینه دارم با حسرت به برفا نگاه میکنم میگه میخوای بریم برف بازی و منو کشون کشون میبره و برف ها رو می پاشه رو سرم؛ یا وقتی که میبینه حال ندارم میره تو نت میگرده چند تا شعر و غزل پیدا میکنه و برام میخونه و هرکاری میکنه تا حال منو عوض کنه و آخرشم کلی منو میخندونه؛ یا مثلا بخاطر من میشینه سریال های کره ای رو که اکثر پسر
بابت انتخاب واژه های تکراری، حال بد اغراق شده و ناامیدی بی مزه ای که در این متن وجود دارد، مرا ببخشید.
چند  وقتی است ننوشته ام و حال دو موضوع برای نوشتن دارم. کدام را اول انتخاب کنم؟ هوم نمیدانم. بچرخد تا ببینیم چه می شود. معنا در زندگی من شاید مهم ترین کلمه است. وقتی زندگی من معنایی نداشته باشد، آن وقت سایه ای را می بیند کز کرده کنج اتاق، دستانش را دور زانوانش حلقه زده، اینستاگرام پشت تلگرام، تلگرام پشت اینستاگرام، با خواب زیاد و خواب های آشفت
نمی‌دونم علاقه‌ام به نوشتن بود که وبلاگ‌نویسی رو شروع کردم یا وبلاگ‌نویسی بود که باعث شد علاقه به نوشتن درونم ایجاد بشه. حقیقتاً تفاوتی هم زیاد نمی‌کنه چون در نهایت من این‌جام. با کوله‌باری از تجربه و اتفاقات و داستانا که برای یه آدم سی‌ساله‌ست و نه بیست و دوساله. خوب و بد، زشت و زیبا، سخت و آسون.
به هرحال امیرمهدی الان به این‌جا رسیده و شاید ده‌سال دیگه به این نوشته‌اش بخنده. خدا بخواد دوباره پروژه‌های ترجمه‌ام رو شروع می‌کنم و هرق
گربه حیوانی عموما مستبد خود پسند راحت طلب فضول مغرور زود آشنا و نمک نشناس توصیف می شود این حیوان مرموز و اسرار آمیز علی رغم بی صفتی اش از حیوانات مفید به شمار می رود علاوه بر این حیوانی زیبا و ملوس است که با حرکات و سکنات دلنشین مایه انبساط خاطر صاحب خود می شود از شگفتیهای گربه این که همیشه در حال استراحت است معهذا هر لحظه که بخواهد مانند پلنگ چابک و چالاک می شود نرمش و انعطاف او به حدی است که دانشمندان گربه را ماری می دانند که روی چهار پا راه م
بهانه
یکی بود
یکی نبود
احمد مرد
مهربونی بود،اونقدر مهربون بود که خدا با اون سلطنتش با اون مهربونیش بهش گفت:بسه
دیگه! ما نمی خواستیم اینقدر خودت رو به زحمت بندازی! طه ما انزلنا علیک القرآن
لتشقی ،آدم شگفت زده می شه! خدا میگه بسه بابا! ولشون کن!
احمد یه
داداش داشت به اسم علی،اونا خیلی با هم دوست بودند مهربون بودند!مردم دوست دارند
آزاد باشند که هر کار دلشون خواست بکنن،این با دین نمی سازه! دین میگه خور و خواب
و شهوت حق شماست منم نمی خوام منع کنم اما
میدونم خیلی حِس و حالِ بهتری دارم از تابستون تا الان...!
هم خیلی پخته تر و منطقی تر... !
درسته گاهی یه بحث هایی پیش میاد که عمیقا دلم میگیره یا یکسری رفتارها از خیلیا میبینم و ناراحت میشم ، یا وقتی واسه یکی از جون مایه میزارم و سعی میکنم واسه خوب شدن حالش و یک جوره دیگه جوابمو میده انگار که کلا منو نمیشناخته ! 
دارم خودمو بزرگ میکنم و به نوعی طرز فکرمو پرورش میدم که تو قرار نیست برای متقابل بودن رفتار بقیه آدمِ خوبی باشی و نمک نشناس نباشی، تو باید
سلام
پاییز پنج
هفته پیش سفر بودیم...  امــــروز نشستم برای بروزرسانی و مطلب جدید که +این نوشته درباره میگرن توجه‌ام را جلب کرد. به دلم نشست. چشمانم خیس شد و ...
 
بیشتر مشکلات میگرنی‌ها به این دلیل است که: 
حواس پنجگانه آنها چند برابر بیشتر از جامعه غیرمیگرنی تحریک‌پذیر است...
میگرنی‌ها معمولا به نور، صدا، طعم و بو بسیار حساس هستند. بنابراین تعجب نکنید اگر فرد مبتلا را در هر حالتی، حتی نشسته پشت مانیتور یا ماشین ‌سواری در انتهای شب یا در پذ
شهادت ابوجعفر توسط کوفیان نمک نشناس
آخرین دست نوشته سردار شهید وسام (ابوجعفر) العلیاوی هنگامی که دفتر عصائب اهل الحق در آتش می‌سوخت:
آتش گرفتن مقری که ۷۰۰ شهید تقدیم کرده جشن داعش است...
حمله داعش صفتان:
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فرا
چیزی ک بنظرم درست بود اونی نبود ک امروز اتفاق افتاد:/
شاید عجیبه تو این زمونه اما من هیچوقت شونه ب شونه ی مرده غریبه پیاده روی نکرده بودم اونم این مسیر طولانی
از هر حس و نکته ای ک باعث شه ذره ای احساس بیاد وسط بیزارم 
+ دیگه سربسته جواب همه رو میدم. این یعنی مسائل زیادی دارن ریز میشن
+ احساس و نیاز پسرهارو درک میکنم ولی سوال بیجاش باعث شد ی لحظه حس کنم قلبم داره می ایسته! میدونم حق داره درباره این مسائل بپرسه و خندم گرفت از این ک تو این دوساعت گذشت
اشک های  بی اختیار مادر  را به جز در مراسم فوت مادربزرگ و پدربزرگ، در مصیبت اهل بیت علیهم السلام دیده بودیم و بس. هر چند گریه عادت خانم هاست ولی گریه مادر برای ما عادی و معمول نیست. از آن صحنه هایی است که ما به عنوان فرزند و هم خانه همیشگی، به ندرت با آن روبرو شده ایم.
چند روزی است با اینکه تمام تلاشش را برای حفظ خودش به کار می گیرد، اشک هایش را گاه و بیگاه می بینیم. فرقی ندارد جلوی چشم ما باشد یا جمع های غریب و آشنا، دست خودش نیست. دو سه سالی است،
از انتخابات سال ۸۸ درست ده سال گذشت. آن‌چه امروز منتشر می‌شود «فتنهٔ تغلّب» نام دارد و می‌خواهد شناژبندی جدیدی باشد از حوادث سال ۸۸. 
کتاب می‌خواهد بگوید در آن تاریخ رهبر هم متوجّهٔ «فتنهٔ» احمدی‌نژاد شده بود. (تحریف کمی بیشتر از ده سال زمان می‌خواهد؛ مثلاً «پس از پنجاه سال.») در کتاب نوشته‌اند شعارهای هواداران احمدی‌نژاد در ۲۴ خرداد تحریک‌کننده بود. خودشان می‌روند راهپیمایی راه می‌اندازند و بعد از ده سال می‌گویند ای وای آن اجتماع ت
نمی توان انقلاب رییسی در قوه قضاییه را نادیده گرفت.  مخالفت با حبس متهم به منظور تامین وثیقه یا تحصیل ادله از آن دست اصلاحاتی بود که نشان داد اعتقاد به حق الناس لازمه امر قضاوت در جامعه دینی است و اگر کسی از این مبنا فاصله دارد مجتهد مسلّم و رییس سابق قوه هم که باشد، عادل نیست. در افتادن با باندهای مخوف تنیده در تار و پود دستگاه قضا که از قضا در دوره پیش برای خود برو بیایی هم داشتند مصداقی از رویش دوباره انقلاب اسلامی در مصاف با استکبار داخلی ا
زن و مرد همراه خانواده مرد به سفری رفته اند . هر کدام از مسیر جداگانه ای به مقصد رسیده اند . سفر کاری است و زحمت آور. برای بازگشت هم به ناچار همسفران باید از هم جدا شوند ماشین گنجایش همه را ندارد. زن که از تنهایی سفر کردن به دور از ونگ و وونگ بچه ها خیلی لذت می برد فداکارانه داوطلب می شود که خودش برگردد تا مرد بتواند مادر و خواهرش را هم علاوه بر بچه های خودش به مقصد برساند. قرار می شود که مرد وقتی مسافرهایش را پیاده کرد بیاید توی ترمینال و زنش را هم
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-نظریات شخصی است- اقای ردولف ویلیام  لویس جولیانی قزان مجید در سوره مبارکه العادیات   بیان میکند  که دشمنان اسلام  درحالیکه اسلام باانها کاری ندارد- جنگ وخون ریزی را  شروع میکند   وعلت ان را این میداند بدنبال پول هستند ونمک نشناس هستند لطفهائی که خداوندمنان  بهانه کردهاست ناسپاسی میکنن- لگر کفر  ب اسلام مسئله نداشته باد وبگوید دین اسلام برای رفرادخودمتحرم است ولی ما اینطور تظرداریم اسلام بااو کاری
فریدون آسرایی مدتها پیش به کانادا مهاجرت کرد و مدت ۱۴ سال در اونجا زندگی کرد و اتفاقاً در همون زمان هم چند آهنگ خود که آغازگر دوران خوانندگیش بود، شاید ترانه ای به نام “گل اندام” رو از فریدون به یاد داشته باشی که در خارج از کشور خونده بود.جواد یاساری در دهه ۱۹۷۰ خواننده محبوب و مشهور بوده است و پنج آلبوم را قبل از انقلاب منتشر کرده است.ارسی (فارسی) زبان مورد استفاده در دادگاه‌ها بهمراه زبان پهلوی، زبان رسمی دوران امپراطوری ساسانی (۶۴۲-۲۲۴ م
بیوگرافی علی عبدالمالکی، خواننده پاپ
علی عبدالمالکی قبل از انتشار آلبوم رسمی اش هشت کنسرت زنده، مجاز و بزرگ اجرا کرده است که رکورد کنسرت قبل از اولین آلبوم مجاز را در ایران شکسته است. علی عبدالمالکی اولین کنسرتش را در اواخر سال ۱۳۹۰ در نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار کرد.
علی عبدالمالکی (زاده ۲۶ مرداد 1367 در تهران) خواننده، ترانه‌سرا، آهنگ‌ساز و تنظیم‌کنندهٔ پاپ ایرانی است. علی عبدالمالکی با آلبوم «نامسلمون» مطرح شد.
علی عبدالمالکی خو
191-  و من خطبة له (علیه السلام)> یحمد اللّه و یثنی علی نبیه و یوصی بالزهد و التقوی <الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِی فِی الْخَلْقِ حَمْدُهُ وَ الْغَالِبِ جُنْدُهُ وَ الْمُتَعَالِی جَدُّهُ أَحْمَدُهُ عَلَی نِعَمِهِ التُّؤَامِ وَ آلَائِهِ الْعِظَامِ الَّذِی عَظُمَ حِلْمُهُ فَعَفَا وَ عَدَلَ فِی کُلِّ مَا قَضَی وَ عَلِمَ مَا یَمْضِی وَ مَا مَضَی مُبْتَدِعِ الْخَلَائِقِ بِعِلْمِهِ وَ مُنْشِئِهِمْ بِحُکْمِهِ بِلَا اقْتِدَاءٍ وَ لَا تَعْ
وارن بافت (Warren Buffett) عبارت معروفی در زمینه ریسک دارد: ریسک، ناشی از عدم آگاهی از کاری است که در حال انجام آن هستیم.
در واقع اگر از سمت دیگری به این عبارت کوتاه توجه کنیم، خطر جهل و ناآگاهی از "پذیرفتن مسئولیت بدون دانش کافی" در یک کار رو هم می شه استنتاج کرد. به عبارتی، هرگاه، بدون آگاهی از ابعاد مختلف یک مشکل، بخواهیم به حلّ اون مشکل بپردازیم، به نوعی موجبات ایجاد ریسک رو فراهم کرده ایم.
قطعاً مثال ها و مصادیق متعددی در این زمینه می تونه در ذهن ه
 
  ان الحسین المصباح الهدی و السفینه النجا
 ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ءایاتنا عجبا
  
تقدیم به پدرم که بصیرت در دین ، اخلاص در عمل
و محبت در رفتار شیوه اش بود و از او جز نام نکو
برای مردم هیچ نمانده  خدایش شاد کند.
 
 
برخی از آسیب های عزاداری حضرت اباعبدالله
 1-  غلو در بیان مقام امام حسین (ع)‌ و اصحاب و یاران و شخصیت های حاضر در کربلا
2-   غلو و افراط در بیان وجه عاطفی رفتارهای امام و یارانش در حادثه کربلا
3-   غلو و دروغ پردازی در

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها